جدول جو
جدول جو

معنی فرغار کردن - جستجوی لغت در جدول جو

فرغار کردن
(دَ بُ زَ دَ)
خیسانیدن. (یادداشت به خط مؤلف) : بگیرند زردآلوی کشته و... و یک شب در آب فرغار کنند. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). رجوع به فرغر و فرغرده و فرغاریدن شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فرار کردن
تصویر فرار کردن
دور شدن ناگهانی و با سرعت زیاد از موضع خطر، دور شدن از دسترس و نظارت کسی،
کنایه از تن ندادن و تسلیم نشدن در برابر کار یا وضعیتی مثلاً فرار از خدمت سربازی
فرهنگ فارسی عمید
(دَ بُ دَ)
گریختن. جستن. رجوع به فرار شود
لغت نامه دهخدا
گریختن جستن که نتوانی ز بند چرخ رستن ز تقدیری که یزدان کرد جستن (ویس ورامین) گریختن جستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فریاد کردن
تصویر فریاد کردن
بانگ زدن برای یاری خواستن و اجرای عدالت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فراغت کردن
تصویر فراغت کردن
استراحت کردن آسودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فرمان کردن
تصویر فرمان کردن
اجرای فرمان کردن اطاعت کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فراری کردن
تصویر فراری کردن
فرار دادن گریزاندن
فرهنگ لغت هوشیار
سر و صدا کردن (کلاغ یا مردم) یا غارغار کردن کسی را. به جماعت او را سرزنش کردن (غالبا به نا حق)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرگار کردن
تصویر پرگار کردن
تعبیه و آماده کار ساختن آلات وادوات، سرگردان کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پروار کردن
تصویر پروار کردن
پروراندن فربه کردن تسمین بپروار بستن بپروار کردن
فرهنگ لغت هوشیار
حرکت کردن راه رفتن:) چرا همی نکند بر دو چشم من رفتار (حافظ)، سلوک کردن عمل کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کردار کردن
تصویر کردار کردن
خوی نیک نشان دادن با اخلاق خوش رفتار کردن: (کردار همی کردی تا دل بتو دادم چون دل بشد از دست ببستی در کردار) (فرخی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فرار کردن
تصویر فرار کردن
اهرب
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از فرار کردن
تصویر فرار کردن
Abscond, Elude, Escape, Flee, Scamper
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از فرار کردن
تصویر فرار کردن
s'enfuir, échapper, s'échapper, fuir, gambader
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از فرار کردن
تصویر فرار کردن
fuggire, sfuggire, scappare, correre velocemente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از فرار کردن
تصویر فرار کردن
fugir, eludir, escapar, correr rapidamente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از فرار کردن
تصویر فرار کردن
сбегать , уклоняться , убегать , юркать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از فرار کردن
تصویر فرار کردن
fliehen, entkommen, flitzen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از فرار کردن
تصویر فرار کردن
uciekać, unikać, biegać szybko
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از فرار کردن
تصویر فرار کردن
тікати , уникати , тікати , втікати , мчати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از فرار کردن
تصویر فرار کردن
fugarse, eludir, escapar, huir, correr rápidamente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از فرار کردن
تصویر فرار کردن
भाग जाना , बचना , भागना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از فرار کردن
تصویر فرار کردن
melarikan diri, menghindari, berlari cepat
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از فرار کردن
تصویر فرار کردن
فرار کرنا , بچنا , فرار کرنا , تیز دوڑنا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از فرار کردن
تصویر فرار کردن
পলায়ন করা , এড়িয়ে চলা , পালানো , পালানো , দ্রুত দৌড়ানো
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از فرار کردن
تصویر فرار کردن
หลบหนี , หลบหนี , หนี , หนี , วิ่งเร็ว
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از فرار کردن
تصویر فرار کردن
kutoroka, kuepuka, kukimbia haraka
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از فرار کردن
تصویر فرار کردن
kaçmak, hızla koşmak
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از فرار کردن
تصویر فرار کردن
逃げる , 避ける , 駆け回る
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از فرار کردن
تصویر فرار کردن
vluchten, ontlopen, ontsnappen, snel rennen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از فرار کردن
تصویر فرار کردن
נָסַע , להתפשט , לברוח , לברוח , לרוץ במהירות
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از فرار کردن
تصویر فرار کردن
도망가다 , 피하다 , 도망가다 , 도망가다 , 뛰어다니다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از فرار کردن
تصویر فرار کردن
逃跑 , 逃避 , 奔跑
دیکشنری فارسی به چینی